چگونه نقاط ضعف زندگي مشترکتان را شناسايي کنيد ؟


 

نويسنده: مهتاب عليمرادي




 
بسياري از ما براي اينکه بتوانيم روابط زناشويي خود را بهبود بخشيم بايد مسايل و مشکلات زندگي را جزء به جزء مشخص کرده و به طور کاملاً شفاف بيان کنيم. هنگامي که آگاهانه متوجه مي شويم مشکلمان چيست، دراين صورت بهتر مي توانيم تصميم بگيريم و راحت تر آن را حل مي کنيم. احتمالاً در رندگي دچار اين حالت شده ايد که به راستي نمي دانيد مشکلتان چيست و يا از چه چيزي ناراحت هستيد و يا به عبارتي اگر فردي از شما سوال کند در زندگي مشترکتان از چه چيزي رنج مي بريد قادر نيستيد به طور شفاف حداقل يک يا دو مورد آن را نام ببريد. من فکر مي کنم اگر شما ليستي دراختيار داشته باشيد که در آن "علايم خطر"در رندگي مشترک نوشته شده باشد، درست مانند علايمي که براي سرطان و يا ديگر بيماري ها ارايه مي شود، راحت تر قادر خواهيد بود مشکل و يا ناراحتي تان را بررسي و ارزيابي کرده و بر روي آن متمرکز شويد. همچنين وقتي به اين "علايم خطر" با دقت مي نگريد با خود فکر مي کنيد آيا واقعاً اين مشکل حاد است و بايد از کسي کمک بگيرم، يا اينکه بهتراست از آن چشم پوشي کنم و آن را ناديده بگيرم.
متأسفانه بسياري از مسايل و مشکلات به ظاهر کوچک در رندگي زناشويي بسيار مهم و پراهميت هستند. هرکدام از آنها به تنهايي مي توانند ريشه ناآرامي ها و در نهايت به طلاق و جدايي منجر شود. بنابراين بسيار مهم و ضروري است که از حالا به بعد نگاهمان را به زندگي تغيير داده و مسايل را به فردا موکول نکنيم. بهتر است به "علايم خطر " که در زير آمده است به دقت توجه کنيم و در مورد آنها فکر کنيم. يکي از بزرگ ترين و دردناک ترين تجربه هايي که در طي سال هاي مشاوره زناشويي کسب کرده ام اين است که متأسفانه اغلب زوج ها خيلي دير به فکر راه حل و بهبود روابطشان مي افتند و همين مساله مشکلاتشان را پيچيده تر و حادتر مي کند. اجازه ندهيد اين اتفاق براي شما بيفتد و ديگر توان ادامه زندگي را نداشته باشيد.
اين ليست را بخوانيد و ببينيد از اين موارد چند مورد در زندگي زناشويي شما به چشم مي خورد. شايد با خواندن آن کمي شگفت زده شويد. حتي اگر 3 ‏مورد از موارد زير را در رندگي خودتان پيدا کرديد مطمئن باشيد رندگي مشترکتان در خطر است و بايد هرچه سريع تر براي نجات آن بکوشيد.
1- دوست نداريد به منزل برگرديد و دلهره و نگراني داريد.
2 - ازاينکه با همسرتان صحبت کنيد مي ترسيد و نگران هستيد دوباره اوضاع بدتر شود. ديگر نمي توانيد با خوشحالي و شادي با يکديگر صحبت کنيد.
3 ‏- از درون احساس مي کنيد ازدواجتان ناموفق است
و به آن زندگي که مي خواستيد دست نيافتيد و يا به عبارتي افسرده و نااميد بوده، تمام اميدها و آرزوهاي شما در مورد محبوبتان از بين رفته است.
4-مسايلي که قبلاً در مورد همسرتان براي شما جذابيت داشت، ديگر برايتان مهم نيست و ارزشي ندارد.
5-کارهايي که قبلاً با هم انجام مي داديد و از آن لذت مي برديد ديگر تمايل به انجام آنها نداريد زيرا فکر مي کنيد شما را ناراحت و آزرده مي کند.
6- احساس مي کنيد همسرتان شما را دوست ندارد و
‏احتمالاً از شما متنفر است.
7 ‏- بعضي اوقات به فکر انتقام، جدايي، دروغ و... مي افتيد و حتي از اين افکار در درون خود ناراحت و آزرده مي شويد.
8 ‏- در مورد مسايل خانوادگي، تربيت فرزندان، مالي
و تصميمات مهم ديگر در زندگي، همسرتان را مقابل خود مي بينيد و به او مانند يک رقيب و يا حتي يک دشمن نگاه مي کنيد.
9 ‏-جلوي دوستان و فاميل او را کوچک کرده و مرتب از او انتقاد مي کنيد.
10-عينک بدبيني به چشم داريد و با ‏يک بدبيني خاص حاضر نيستيد زندگي هاي خوب و شيرين را ببينيد، زيرا تصور مي کنيد همه زندگي ها خراب و مشکل دار است.
به چند مورد ازاين "علايم خطر"در زندگي خود دست يافتيد ؟ 3 ‏مورد و يا بيشتر؟ اگر حداقل 3 ‏مورد از اين علايم در زندگي شما به چشم مي خورد: دست به کار شويد و براي بهبود آن تلاش کنيد.
به خاطر داشته باشيد يک کوه با وزش باد يا آب به مرور زمان فرسايش مي يابد. پس سعي کنيد عوامل فرسايشي را از زندگيتان دور و محو کنيد، پيش از آن که کاملاً آن را از دست بدهيد. اگر دچار چنين زندگي هستيد حتماً به يک روانشناس و يا يک متخصص در امر ازدواج مراجعه کنيد تا به آن زندگي که در فکر مي پرورانيد هرچه سريع تر دست يابيد.
منبع:نشريه موفقيت، شماره 186.